در خبرها داشتیم که علی رهبری آهنگساز و رهبر دائم ارکستر سمفونيک تهران، چندی پیش تهران را به قصد وین ترک کرد و در آخرین کنسرت خود بیان کرد که دلایل رفتن خود را پس از رسیدن به وین، بصورت نامه ای به وزیر ارشاد می نویسم. متنی که در زير می آيد، نامه سرگشاده علی رهبری است که به سايت "گفتگوی هارموني" فرستاده شده است. با اميد بازگشت اين هنرمند بین المللی به ايران اين نامه را می خوانيم:
بـه نـام خـدا جناب آقای محمد حسين صفار هرندی، وزير محترم ارشاد اسلامی با سلام و سپاس از فرصتی که برای مطالعه اين گزارش مبذول مينماييد. اينجانب در خرداد ماه امسال به دعوت مرکز موسيقی وزارت تحت تصدی جنابعالی و توصيه شورای سياستگزاری آن مرکز و مدير و رهبر دائمی وقت ارکستر سمفونيک و گروه کر با علاقمندی و شور و هيجان بسيار پس از سی سال دوری از وطن جهت بررسی شرايط و امکانات ممکن جهت ارتقاء وضعيت کيفی ارکستر سمفونيک و گروه کر به تهران آمدم. طی سه هفته اقامت و بازديد از مراکز مختلف هنری مانند هنرستانهای موسيقی، ارکستر سمفونيک، گروه کر و مشورتهای بعمل آمده و اجرای برنامه با اين ارکستر به اتريش مراجعت کردم. ليکن پس از درگذشت نابهنگام استاد عزيز فريدون ناصری جهت مديريت و رهبری ارکستر سمفونيک و کر دعوت گرديدم و طی تمرين های فشرده ای برای نخستين بار، پس از سی سال ارکستر سمفونيک و گروه کر به اجرای کامل چهار قسمت سمفونی نهم بتهون که از جمله پيچيده ترين و انسانی ترين قطعات موسيقی علمی است، به نحو درخشانی موفق گرديدند و نشان دادند که چه ظرفيت و توان عظيمی در جوانان با استعداد ايرانی وجود دارد. اکنون لازم ميدانم شمه ای از سوابق تحصيلی و هنری خود را نيز به اطلاع جنابعالی برسانم. اينجانب فارغ التحصيل هنرستان عالی موسيقی ملی در ايران ميباشم که موفق گرديدم با تلاش و کوشش خود و لطف خداوند با طی دوره عالی آهنگسازی و رهبری ارکستر در آکادمی موسيقی و هنرهای زيبای وين، با دريافت جايزه مخصوص اين آکادمی و فعاليت در اين موسسه عالی هنری، بعنوان آسيستان دوره عالی برای تصدی رياست دو هنرستان موسيقی ملی و هنرستان عالی موسيقی به ايران دعوت گردم، ليکن پس از سه سال با ابراز نارضائی مختلف نسبت به بعضی ناهماهنگی های مديريتی تهران را ترک نموده، پس از شرکت در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه و کسب مدال طلا، همچنين مسابقات جهانی رهبری ارکستر در سوئيس و بدست آوردن مدال نقره به دستياری استاد هربرت فون کارايان از رهبران بزرگ تاريخ موسيقی جهان در برلين پذيرفته شدم و سپس بمدت سه سال مديريت ارکستر و رهبری دائم ارکسترهای مختلفی در کشورهای بلژيک، کرواسی، جمهوری چک، اسپانيا بعده داشته ام. در اين ميان رهبری بيش از يکصد و بيست ارکستر را در سراسر جهان در بيش از يکصد و هشتاد شهر تجربه نموده ام و در سالنهای اپرای بسياری در برن،پالرمن، مالگا، لندن، مان هايم، اشتوتکارت، ژنو، از يک تا شش ماه به رهبری اپراهای مختلف از آثار ارزشمند موسيقيدانان بزرگ جهان پرداخته ام و هم اکنون بيش از يکصد و پنجاه اثر صوتی بصورت CD از اجراهای اينجانب در سراسر جهان و در سرزمينهای دور و نزديک منتشر و مورد بهره گيری ملل مختلف قرار گرفته است. همچنين اينجانب موفق به دريافت بالاترين مدال هنر از کشورهای بلژيک، جمهوری چک و اسپانيا گرديده ام.
اکنون با تجربيات فاصله طی سالهای بسيار فعاليت در حوزه موسيقی، لازم دانستم گزارشی از مشاهدات و شرایط حال و افق آینده را در خصوص موسیقی کشورمان به نظر جنابعالی برسانم و اینکه این دیدار پرشکوه من از میهن و شور و شوقی که در من، خانواده من و دوستان موسیقیدان و مردم مهربانیکه با تشویق های خودشان این میل و علاقه من به خدمت به سرزمینم صد چندان کرده اند تا چه اندازه مرا برای برداشتن گامهائی موثر برای ارتقاء هرچه بيشتر موسيقی کشور واداشته است.
مشاهدات مثبت:
۱- تلاش و گرايش گسترده مردم برای آموزش موسيقی علمی و معنوی موجب شگفتی بسيار در من گرديد و چنين اشتياقی قطعا” موجب ترقی فکر و انديشه در مردمان خواهد بود.
۲- سالن ها و فضا های فرهنگی بسياری که طی اين سالها احداث وصال گرديده اند، مسلما موجب رشد و ارتقاء فرهنگ کشور خواهد گرديد و اين اقدام را شايسته قدرشناسی بسيار ميدانم.
۳- علاقمندی و عطش بی سابقه ای که در ملت ما برای شنيدن و درک موسيقی های متعالی و ارزنده وجود دارد، انگيزه و ادائی برای تقويت موسيقی اصيل با عيار مناسب در جامعه است و نشانه بارز آن در اجرای سمفونی نهم بتهون که از قطعات پيچيده موسيقی جهانی است و اشتياق گسترده از آن مرا به وجود توانايی نيل به معنويات در ملت خودمان مطمئن تر ساخت.
۴- تعداد کثير آموزشگاههای رسمی موسيقی که با مجوز وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی فعاليت مينمايند، در جهان بی نظير است و طبعا اينگونه استقبال از اين موسسات اميد و انگيزه را در متوليان و مجريان امور هنری و هنرمندان و هنردوستان زنده و سازنده نگاه ميدارد.۵
- ارکستر سمفونيک و گروه کر تهران- برخلاف تصورات قبلی من بعلت سی سال دوری از وطن سالهای بعد از انقلاب فعاليتهای وسيع و موثری داشته است و در کليه مناسبتهای مختلف فرهنگی، سياسی، مذهبی و بين المللی، تلاش های ارزنده ای نموده و تجربيات گرانقدری برای ارتقاء فعاليتهای خود کسب کرده است. ۶
- تحولات زندگی اجتماعی از جهت فضاهای مسکونی و امکانات شهری بويژه فضای سبز گسترده شهر تهران نشانه بارزی از پيشرفت و ارتقاء سطح زندگی ميباشد.
با اين سطح از پيشرفت و ترقی و جنبه های مثبتی که ميتوان به آنها افتخار نمود، براساس علاقه قلبی و تجربیاتی که در جهت شناخت بعضی تنگناها و روش بهبود آنها بدست آورده ام، لازم میدانم مواردی را که به نظر اینجانب میتواند موجب بهره وری بهتر از ظرفیتهای انسانی و فیزیکی در این بخش است را به استحضار جنابعالی برسانم.
۱- هنرستانهای موسيقی: جنابعالی مستحضر هستيد که ارتقاء دانش و توانايی هنری و فرهنگي هنرجويان هنرستانها موجب بالابردن سطح ظرفيت و توان اجرايی در نهادهای هنری فعال مانند ارکسترها، گروهای کر و حتی بخش آموزش، ميگردد و اين بخش هم اکنون با نوعی ضعف بويژه در تربيت هنرمندان مورد نياز در سازهای جهانی روبروست. پيشنهاد اينجانب اينست که هر چه سريعتر کميته ای از هنرمندان مجرب و توانا در امر آموزش و برنامه ريزی نسبت به اين امر مهم اقدام نموده، امکانات لازم برای جوانان مستعد و علاقمند به يادگيری سازهای مورد نياز در سطح حرفه ای و عالی فراهم گردد تا بتوان در آينده نزديک شاهد شکوفايی بيشتر اين جوانان هنرمند در عرصه های داخلی و حتی جهانی بود
.
۲- ارکستر سمفونيک و گروه کر: علاقمندی و تلاش و استعداد اعضای ارکستر سمفونيک و گروه کر تالار وحدت، عليرغم مشکلات
مختلف مالی و مسائل فنی، موجب شگفتی اينجانب گرديد و تامين معيشت اين هنرمندان که انسانهای نايابی در کشور ما هستند و تربيت و ورود موفق آنان به اين عرصه هزينه های مادی و معنوی بسياری در برداشته است را از جمله الزامات حمايت های فرهنگی ميدانم، همچنانکه در بسياری کشورهای ديگر با تکيه و توجه با اينکه نيل به توانايی های هنری نيازمند وجود يک ظرفيت خدادادی است که در هر کسی به وديعه گذاشته نشده، حمايت همه جانبه از اين هنرمندان را از اولويتهای فرهنگی ميشمارند. نوازندگان ارکستر سمفونيک و خوانندگان گروه کر بايستی از يک سطح معيشتی برخوردار بوده و مجبور نباشند که در چند گروه مختلف کارکنند و امکان تمرکز بر کار اصلی و تمرينات در اوقات فراغت خود را داشته باشند. همچنين، مناسب میدانم که این دو بنیاد هنری، دارای برنامه ریزی بلند مدت بوده، شورائی تخصصی نسبت به نظم، تقویت و حمایت از برنامه های آنان اقدام نمایند. در چنین شرایطی امکان تمرینات مستمر و فشرده و اجرای برنامه های بیشتر و آمادگی مناسب تر جهت اجرای برنامه های کیفی و پاسخگویی به علاقمندی و نیاز ایرانیان برای دریافت پیام های فرهنگی ارزشمند و سازنده فراهم خواهد شد.
3- امکانات اجرايی تالارها:عليرغم اينکه تالار وحدت و سالن رودکی دو تالاری که در اختيار برنامه های ارکستر سمفونيک و گروه
کر است، دارای مديريت اجرايی توانا ميباشد. ليکن به نظر ميرسد لازم است اين امکانات بتواند دارای برنامه ريزی بلند مدت برای تدوين برنامه های طولانی يکساله و دوساله باشد تا علاوه بر اشتغال اين امکانات در عموم روزهای هفته و جلب و جذب برنامه های هنری اعم از ارکستر سمفونيک و ساير فعالان بخش موسيقی و گروههای هنری شهرستانها جريان مالی قابل ملاحظه ای نيز برای تقويت امکانات حقوقی برای نوازندگان و هنرمندان و حفظ و تقويت امکانات فنی سالن ها فراهم گردد؛ به همين منظور لازم به نظر ميرسد، يک بخش برنامه ريزی هنری در کنار بخش اجرايی نتواند بهره وری از تجهيزات اين مجموعه را که از جمله سالنهای شاخص از جهت امکانات و تجهيزات در سطح جهان است افزايش داد.
روند جديدی را برای ارتقاء امکانات مالی گسترش برنامه های اجرايی آن فراهم سازد. ضمن ابراز خشوقتی و سپاس بسيار از همکاری چند ماهه با مرکز موسيقی و بنياد رودکی- شورای سياستگزاری و ارکستر سمفونيک و گروه کر، قدردانی از لطف و محبت بسيار هم ميهنان که از پرشکوه ترين خاطرات زندگی من خواهد بود، تصديق مينمايد که با تنگناهايی که در شرايط فعلی برای ارتقاء کيفی ارکستر و گروه کر وجود دارد ( بويژه از جهت حقوق و وضعيت معيشتی آنان) شرايط لازم برای خدمت موثر من وجود ندارد و بدينوسيله معذوريت خود را به اطلاع ميرسانم. بديهی است، چنانچه شرايط ذکر شده ميسر و جنابعالی شخصا ابلاغ نماييد، اينجانب با کمال اشتياق کليه تلاش تجربه و تخصص خود را در ارتقاء کليه بخشهای موسيقی کشورمان بکار خواهم گرفت و مطمئن هستم اين مجموعه ميتواند به جهانيان نشان دهد که علاوه بر اينکه ميتوان موسيقی جهانی را بشناسد با همان زبان به نحو شايسته ای پيام مهر و دوستی را به ملل دنيا ميرساند.
با احترام
علی رهبری
وين ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵.
.